درخشنده

خاطرات زندگی من با قرآن

درخشنده

خاطرات زندگی من با قرآن

خیلی ها دفتر خاطرات دارن، خیلی ها خاطرات خوب و بدشون رو مینویسند تا اینکه وقتی سال ها می گذرد با خوندن اونا خاطراتشون زنده بشه...

ولی همه خاطره ها رو نمیشه روی کاغذ نوشت. خیلی از اونا باید تو ذهن خودت بمونه. اونقدر بمونه تا کهنه بشه و از بین بره، یعنی اینکه فقط بین خودت و خدا باشه.

نه اینکه همه اونا بد باشه نه، بعضی هاشون هم خوبند. ولی باید این خاطرات مسکوت بمونند. یعنی پیش خود خدا. چقدر خوبه که کسی هست که همه چیزو میدونه ولی ستّارِه....



فدات شم خدا، خیلی خوبی.





******
برای بزرگنمایی عکس ها، روی آنها کلیک کنید
******
پروفایل فعال است
******
این وبلاگ در سایت ساماندهی رسانه های برخط وزارت ارشاد اسلامی ثبت شده است
******

آخرین مطالب

۱ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهٰاتُکُمْ وَ بَنٰاتُکُمْ وَ أَخَوٰاتُکُمْ وَ عَمّٰاتُکُمْ وَ خٰالاٰتُکُمْ وَ بَنٰاتُ اَلْأَخِ وَ بَنٰاتُ اَلْأُخْتِ وَ أُمَّهٰاتُکُمُ اَللاّٰتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَوٰاتُکُمْ مِنَ اَلرَّضٰاعَةِ وَ أُمَّهٰاتُ نِسٰائِکُمْ وَ رَبٰائِبُکُمُ اَللاّٰتِی فِی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسٰائِکُمُ اَللاّٰتِی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلاٰ جُنٰاحَ عَلَیْکُمْ وَ حَلاٰئِلُ أَبْنٰائِکُمُ اَلَّذِینَ مِنْ أَصْلاٰبِکُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ اَلْأُخْتَیْنِ إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ غَفُوراً رَحِیماً (٢٣) نساء

 

ازدواج با افراد زیر بر شما حرام شده است ، مادرانتان ، و دخترانتان ، و خواهرانتان ، و عمه هایتان ، و خاله هایتان ، و دختران برادر ، و دختران خواهر ، و مادرانی که شما را شیر داده اند ، و خواهری که با او شیر مادرش را مکیده ای ، و مادر زنان شما ، و دختر زنان شما ، که با مادرش ازدواج کرده اید ، و عمل زناشویی هم انجام داده اید ، و اما اگر این عمل را انجام نداده اید می توانید مادر را طلاق گفته با ربیبه خود ازدواج کنید ، و نیز عروسهایتان ، یعنی همسر پسرانتان ، البته پسرانی که از نسل خود شما باشند ، و نیز اینکه بین دو خواهر جمع کنید ، مگر دو خواهرانی که در دوره جاهلیت گرفته اید ، که خدا آمرزنده رحیم است .

 

 

داشتم ترجمه این آیه رو میخوندم در مورد اینکه با چه کسانی نمیشه ازدواج کرد .

 جالبه آیه داره منع ازدواج با محارم رو میگه از خواهر زن هم میگه که تا وقتی که یه خواهر درعقد مرد هست حتی دوره عده طلاق هم، مرد نمیتونه با خواهر زن ازدواج کنه .

 

ترجمه این آیه، منو برد به بچگی و یاد همسایه ای که داشتیم افتادم.

 

می دونید، ازدواج با دو خواهر تا قبل از اسلام رایج بود ولی با ظهور اسلام این حکم بر داشته شد.

 

داشتم فکر میکردم اون زمان فقط میشد با دوتا خواهرهم زمان ازدواج کنی اگه سه تا بودن چی می شد ؟

البته برای خانواده دختر، داشتن یه داماد برا دوتا دختر راحت تره تا دوتا داماد

چون معمولا باجناق ها زیاد کنار هم آرامش ندارند البته همه نه !!

 

حالا چرا این حکم برداشته شد؟ الله اعلم 

 

دوتا خونه اونطرف تر از خونه ما، همسایه ای داشتیم که 5 تا بچه داشت دوتا دختر و سه تا پسر

تو اون سال ها که مردم کمتر دنبال سواد و تحصیلات بودند پسرای این خانواده دانشجو بودند 

 

دوتا خواهرها هم حالا بزرگ و زیبا شده بودند و موقع ازدواجشون بود . 

یکی از دوستای صمیمی پسرشون که دختر بزرگ رو دیده بود برای خواستگاری اقدام میکنه و بعد از مراسمات معروف،

شبی رو قرار میزارن برای بله برون!

 

حالا همه کوچه به لطف یکی از خانم های کنجکاو محل، می دونستند که دختر بزرگه امشب بله برونشه  !

 

صبح شد 

 

طبق گزارش  همون خانم، دیشب به جای دختر بزرگه، شیرینی دختر کوچیکه خورده شد

 

مگه میشه مگه داریم ؟؟؟؟!

 

بله

 

وقتی که داماد میاد برای بله برون ، دختر کوچیکه رو میبینه و به دوستش که برادر عروس بوده و با هم خیلی صمیمی بودن میگه من خواهر کوچیکه رو میخوام !

 

ما که نبودیم بدونیم بعد از تقاضای داماد چه اتفاقی افتاد!

ولی هر چی بود با این قضیه راحت و روشنفکرانه برخورد کرده بودن که نتیجه:  ازدواج با خواهر کوچیک شد .

 

و اون موقع ها اگه دختر کوچیک زودتر از بزرگه ازدواج میکرد خواستگار های دختر بزرگ دیگه تموم می شدند

 

البنه من بچه بودم ولی میشنیدم که میگفتند : مردم میگن ببین دختر بزرگه چه عیبی داشته که نخواستنش!

 

وبه چشم خودم دیدم که این تصمیم عجولانه این پسر چه ضربه ای به آینده این دختر زد و اون دختر خانم زمانی ازدواج کرد که خواهرش نوه داشت !

 

نمیدونم اسمشو قسمت بذاریم یا تصمیم اشتباه!

هر چی بود ناراحت کننده بود 

 

والان هم برام تصورش سخته که اون شبی که خواهر بزرگ آماده میشه برای بله برون و دختر کوچیک انتخاب میشه

تو دلش چی گذشت ؟؟؟

چه کسی دلداریش داد ؟

 

حتی یادمه که خیلی سختی کشید و با داشتن زیبایی کافی، سال ها بدون خواستگار بود

 

حالا که فکر می کنم می بینم اصلا قشنگ نبوده دوتا خواهر با هم یه زندگی داشته باشند

چقدر خوب که این حکم برداشته شد .

البته اگه این حکم نیامده بود

 برای این خواستگار هم راحتر بود چون با دوتاشون ازدواج میکرد که دل کسی هم نشکنه ...

 

 

  • زهرا ابوترابی